دانشگاه شاهد تهران ، hadis.bagherinia@alumni.um.ac.ir
چکیده: (1211 مشاهده)
شکست سیاستها و راهبردهای متنوع و گوناگون ایالاتمتحده در قبال جنگ و صلح افغانستان، باعث سقوط جمهوریت و به قدرت رسیدن امارت اسلامی طالبان شد. پس از این وقایع، آمریکا تعامل با طالبان را متوقف و تحریمهای مالی علیه حکومت جدید افغانستان را مقرر کرد. از آنجایی که آمریکا نمیتواند به مدت طولانی به این سیاست ادامه دهد. ناچارا، باید تعامل و گفتگو یا تقابل با امارت اسلامی را در پیشبگیرد. از این جهت ایلات متحده آمریکا همواره سیاست خارجی خود در مقابل کشور افغانستان را متناسب با جغرافیای قدرت، سیاست داخلی آن کشور، فضای حاکم بر ساختار بینالمللی و همچنین تحت تآثیر کشورهای مختلف یا رقیب خود در غرب آسیای تنظیم نمود است. پس از حوادث یازده سپتامبر در سال 2001 رابطه میان افغانستان و آمریکا به صورت همه جانبه و استراتژیک بوده که تمامی ابعاد روابط میان دو کشور را در بر میگیرد. در این راستا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دلایل تغییر پارادایم سیاست خارجی آمریکا در قبال امارت اسلامی طالبان چیست؟ روش بکارگرفته در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری منابع کتابخانهای استفاده از کتابها، مقالات و روزنامهها میباشد. فرضیه پژوهش براین است که حضور ایالات متحده آمریکا در افغانستان با رویکرد تهاجمی برای تثبیت قدرت بوده است اما دلیل تغیر مواضع سیاسی آن به بازموازنه سازی؛ ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت و تغییر منافع آمریکا از افغانستان به شرق آسیاه، و ناکامی در مبارزه باتروریسم است.
bagherinia H, mokaramipor M, YAVERI A, HATAMI H. (2023). Examining and confronting the US foreign policy towards the Islamic Emirate of the Taliban. IPSJ. 3(1), 49-69. URL: http://ipsj.iauh.ac.ir/article-1-63-fa.html
باقری نیا حدیث، مکرمی پور محمدباقر، یاوری اکبر، حاتمی حمید. بررسی تعامل و تقابل سیاست خارجی آمریکا در قبال امارت اسلامی طالبان مطالعات سیاست بین الملل 1402; 3 (1) :69-49