برجام بهعنوان یک معاهده بینالمللی که در پی تنشزدایی از روابط ایران و غرب منعقد گردیده است؛ اما در سطح داخلی این کشورها نسبت به آن اختلافنظرهایی وجود داشته است بهگونهای که حتی پس از انعقاد آن وبا خروج ترامپ از این معاهده نیز همچنان این اختلافات ادامه پیدا کرده است و یکی از مهمترین علل مثمرثمر نبودن این معاهده را باید در همین اختلافات جستوجو کرد. در همین راستا پژوهش حاضر در پی پاسخگویی بر این پرسش برآمده است که احزاب داخلی ایران و آمریکا چگونه بر رویکرد مثبت برجام تأثیرگذار هستند؟ و با استفاده از روش گفتمان و بهرهگیری از نظریه اجماع هانریدر[1] این فرضیه حاصل گردیده است که با یک اتفاق آراء جمعی در دو کشور ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران میتوان شاهد یک بازی با حاصلجمع جبری مثبت در قبال مسئله توافق هستهای بود همانطور که درگذشته ایران در دولت روحانی به اجماع در سطح نخبگان با تأکید بر روی حفظ چرخه مستقل سوخت هستهای رسید و آمریکا در دولت اوباما با اتخاذ رویکرد تعامل شرایط را برای شکلگیری معاهده فراهم کرد، امروز نیز متغیرهای داخلی میتوانند دو کشور را به سمت اجماع و سازگاری و یا مخاصمه پیش ببرند.
(2023). Investigating the effect of internal variables in Iran and the United States on the JCPOA treaty based on the consensus theory of Wolfram Hanrieder. IPSJ. 2(4), 48-77. URL: http://ipsj.iauh.ac.ir/article-1-49-fa.html
رستمی فرزاد، مرزبانی فروزان، سلطانی رنانی محمد. بررسی اثرگذاری متغیرهای داخلی در ایران و آمریکا بر معاهده برجام بر اساس نظریه اجماع ولفرام هانریدر مطالعات سیاست بین الملل 1401; 2 (4) :77-48