چکیده حکمرانی خوب، امروزه به شدت مورد توجه محققان علوم اجتماعی بوده است. طبق جدیدترین تعریف بانک جهانی، حکمرانی خوب، در اتخاذ سیاستهای پیشبینی شده، آشکار و صریح دولت (شفافیت فعالیتهای دولت) متبلور میباشد؛ این مرکز جهانی در گزارشی به بررسی اثرات حاکمیت نامطلوب بر تأخیر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه پرداخته؛ و در این گزارش ـ که ناشی از نگرانیهای مربوط به رابطه توسعه، دموکراسی و موضوعات متنوع اجتماعی میباشد ـ مفهوم حکمرانی خوب را مطرح نموده؛ و نتایج گزارش بر این موضوع استوار است که، ضعف در بهکارگیری و عملی نمودن اصول حکمرانی خوب، یکی از مهمترین موانع رشد و توسعه در کشورها میباشد. با توجه به اصول اساسی حکمرانی خوب، یکی از مهمترین نظریات معاصر و جدیدی که توانایی بالایی در تحقق آنها دارد؛ نظریه دموکراسی کثرتگرا (پولیارشی) رابرت دال است. بر همین اساس این پژوهش با روش کتابخانهای و نوع تحقیق براساس بررسی روابط همبستگی میان متغیرها است در پی پاسخ به این پرسش است که چه رابطهای می توان میان حاکمیت حزبی در دو کشور ایران و فرانسه با شاخصههای «حکمرانی خوب» و نظریه چندسالاری (پولیارشی) رابرت دال برقرارکرد. با توجه به سیاستگذاری 2 کشور ایران و فرانسه برای نیل به الگوی «حکمرانی خوب» که هدف پژوهش درک نقاط قوت و ضعف در «نقش احزاب برای نیل به حکمرانی خوب» می باشد. و تطبیق آنها با نظریه رابرت دال و مفهوم حکمرانی مطلوب؛ در این پژوهش به یک رابطه همخوانی و همبستگی میان نظریه دموکراسی کثرتگرا رابرت دال با الگوی «حکمرانی خوب» رسیده ایم.
ataei M, motalebi M, abtahi S M. (2024). Investigating the relationship between Robert Dahl's theory of polyarchy and the model of "good governance" and comparing it with the problem of party governance in the two countries of France and Iran.. IPSJ. 3(4), 61-84. URL: http://ipsj.iauh.ac.ir/article-1-89-fa.html
عطائی مهرداد، مطلبی مسعود، ابطحی سید مصطفی. بررسی رابطه میان نظریه چندسالاری رابرت دال با الگوی «حکمرانی خوب» و مقایسه آن با مساله حاکمیت حزبی در دو کشور فرانسه و ایران مطالعات سیاست بین الملل 1402; 3 (4) :84-61